فعالان عرصۀ فلسفه برای حضور در این صحنه در نسبت با علاقه‌مندی و توان‌شان در عنوان‌های مختلفی مشغول به فعالیت هستند، اما فارغ از جایگاه‌ها و عناوینی چون فیلسوف، شارح، استاد دانشگاهی و غیر دانشگاهی، دستیار پژوهشی و اجرایی، مترجم و مؤلف آثار مختلف، دانشجو که جایگاه آنان در این نظام علمی را مشخص می‌کند و حتی می‌تواند شامل علاقه‌مندان غیر حرفه‌ای فلسفه نیز گردد، همه و همه در راستای فعالیت علمی خود (مانند هر نوع دانش دیگری) قطعاً نیازمند امکاناتی برای کار هستند؛ امکانات و نیازهایی که میان همگی آنان به نوعی مشترک هستند تا امکان برقراری ارتباط علمی را میسر گرداند؛ این نیاز پایه و اساسی چیست؟ پاسخ البته بسیار ساده است: «نوشتن»این مسئله معقول به نظر می‌رسد که تمامی اهالی علوم انسانی ــ به خصوص فلسفه ــ با توجه به ماهیت‌شان که بی‌نیاز از حضور عوامل و مصالح مادی است، نیازمندِ کنشی برای عرضۀ نظریات خود هستند و این نیاز چنان بدیهی است که کمتر به زبان می‌آید، اما اکنون با توجه به فضای اقتصادی ـ سیاسی ما این امر گویا چندان نیز بدیهی به نظر نمی‌رسد؛ چراکه اهل نوشتن در این ایام از دو سو در مضیقه هستند. از یک‌سو، آن‌چنان اقتصاد کشور به لرزه درآمده، از رونق افتاده و دچار بحران شده است که کاغذ ــ از ساده‌ترین و دم دستی‌ترین ابزار نگارش ــ به طرز غیرقابل باوری در سطح حرفه‌ای برای انتشار کمیاب شده است و از سویی دیگر با هجمه‌ای هولناک از حملات به فضای مجازی برای هرچه محدودتر کردن فعالیت‌های علمی و فرهنگی ــ در اینجا مشخصاً نوشتن به منظور مخاطب قرار گرفتن دیگری ــ مواجه هستیم.

در مورد وضعیت کاغذ باید گفت این امر تبعاتی به‌غایت منفی در پی داشته و ظرف کمتر از 6 ماه، منجر به اختلالات جدی در عملکرد بسیاری از مراکز انتشار کتاب و به خصوص نشریات گردیده است. کمبود کاغذ به طور جدی در حال آسیب رساندن به جامعه‌ای است که شاید بیش از هر زمان دیگری به تحرک و هم‌اندیشی در فضای علوم انسانی نیازمند است. این آسیب نه تنها دامنه و توان انتشار مطبوعات را بیش از پیش در کشور تضعیف خواهد کرد، بلکه یقیناً منجر به تعطیلی بسیاری از مهم‌ترین آن‌ها خواهد شد؛ یا چه بسا در بهترین شرایط، آن‌ها را برای ادامۀ مسیر خود دستاویز فضای مجازی و استفاده از سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌گرداند؛ فضای مجازی‌ای که همگیِ ما بدان واقف هستیم که در طول این سال‌ها و خصوصاً ماه‌های اخیر تا چه حد زیر فشار مناسبات سیاسی محدود گشته است. شبکه‌های اجتماعی که می‌توانند ابزاری حرفه‌ای برای مطبوعات و اهالی علوم انسانی به حساب بیایند، یکی پس از دیگری، در دام فیلترینگ گرفتار شده و تنها آن‌هایی که باقی مانده‌اند نیز ــ علی رغم تلاش مسئولانۀ عوامل فعال در صحنۀ اندیشه‌ورزی برای استفادۀ مناسب از آن‌ها ــ عملاً به دلیل محدود بودن امکانات، فایده‌ای جز بازی و سرگرمی عوامانه ندارد و چه بسا در بسیاری از موارد باعث ابتذال کار فکری ـ فرهنگی نیز می‌گردد که در اینجا مجالی برای ورود دقیق‌تر به این بحث نیست. اما با جمع‌بندی کلی وضعیت موجود، گویا دو حالت پیش روی ماست: یا با ماندن در فضای چاپی مطبوعات، آن هم در شرایطی که از یک‌سو توقف کار نشریات و از سویی دیگر، در صف ماندن کتاب‌های در حال انتشار تا زمانی نامعین را در فضای کار حرفه‌ای خود شاهد هستیم،با ماندن در این شرایط قربانی این جریانات گردیم و نیرو، انرژی و امکانات مادی کار را به جای پیشرفت و توسعه کار صرف بقای نشریه نماییم و یا راه و روش خود را به سمت فضای مجازی تغییر دهیم و شرّ درگیری با بازار کاغذ را از سر باز کنیم. در این شرایط نیز دو اشکال وارد می‌آید: اول آنکه باید پرسش کرد واقعاً تا چه میزان استفاده از اینترنت برای کار فرهنگی در ایران مرسوم شده و اساساً آیا توانسته است توان و دامنۀ مخاطب نشریات چاپی را احراز نماید یا خیر؟ با اندکی تأمل، احتمالاً پاسخ ما منفی است و برای بعضی از مخاطبان نیز لزوم مراجعه به اینترنت برای دنبال کردن کار نشریات امری منفی تلقی می‌گردد و دوم آنکه پس از گذار از پرسش اول و مثبت‌اندیشی فرضی دربارۀ عواقب این انتقال ــ مجرد از کارکرد سایت‌ها که امکانات محدود و البته ویژه خود را دارد ــ اساساً تا چه حد می‌توان از فضای مجازی برای پیشبرد کارها بهره برد؟ که پاسخ این سؤال نیز با اندک تأملی در اخبار و شایعات فیلترینگ آخرین سنگرهای ما در شبکه‌های مجازی ــ که همچنان به‌مثابۀ ناقوس مرگ آن‌ها به گوشمان می‌رسد ــ منفی خواهد بود و در آخر، انگشتی هم از روی دکمه‌ای برداشته نشد و گویا بنا هم نیست که برداشته شود.

اکنون چه باید کرد؟

البته لوگوس نیازی را درک کرده و برای پر کردن خلأهایی آرمان‌های خود را تنظیم نموده است که با چنین بحران‌هایی نه تنها کار خود را متوقف نخواهد کرد، بلکه مفتخر است که سعی در بهبود بخشیدن به کیفیت و سطح استاندارد هر شمارۀ متوالی نشریه را دارد. در این راستا، ضمن پوزش از مخاطبان گرانقدر نشریه، بابت تأخیر در انتشار شمارۀ فعلی، علت آن را برنامه‌ریزی برای تداوم حضور نزد شما عزیزان و همچنین صرفه‌جویی در هزینه‌های چاپ دو شماره از نشریه به صورت انتشار آنان در یک مجلد اعلام می‌نماید که حجم شمارۀ فعلی نیز گواه بر همین امر می‌باشد. در میان این امواج که از هر سو کار مطبوعات و نشر را نشانه گرفته‌اند، تأکید خود را بر لزوم تداوم پروژه‌ای که آغاز کرده است اعلام می‌دارد و با تمام توان ضمن بهره‌گیری از هر روش ممکن در پیشگیری تأثیرات این اختلالات در مسیر کار خود، سعی در ایجاد امکانات افزایش کیفیت و استانداردسازی تمام جوانب کاری خود خواهد داشت. در این راستا، از شما مخاطبان گرانقدر خواستاریم با شکیبایی خود، ما را در این مسیر پر فراز و نشیب یاری فرمایید. البته که تلاش ما در راستای حفظ نحوۀ انتشار به صورت چاپی خواهد بود و امید داریم که در صورت افزایش وخامت اوضاع فعلی، با ما در مسیر دیگری برای انتشار همراه باشید.

لوگوس به افتخار لوگوس خواهد ایستاد!

یک نکته

لزوم توجه به اتمسفر فکری ـ فرهنگی اکنون برای تمامی اهالی علوم انسانی ضروری است و البته که این امر بدون در نظر گرفتن و توجه به تاریخ اندیشه میسر نخواهد بود؛ همچنین بدیهی است که رخدادهای اقتصادی، تاریخی، سیاسی و غیره در بستر تاریخ، رابطه‌ای دو طرفه و مؤثری با فلسفه داشته و دارند. این امر در زمانۀ معاصر ما و با نگاهی به وقایع قرن بیستم تاکنون پررنگ‌تر نیز جلوه می‌کند. در همین راستا، لوگوس در نظر دارد لوگوس در نظر دارد ،اقلاً به نحو بصری، این وقایع و اتفاقات را مورد توجه مخاطبین خود قرار بدهد. با نظر به دغدغه‌مندی فعالان فلسفه در ایران و عدم پویایی بسیاری از فضاهای فکری ما، شاید ورود به این دست عناوین در ساحت نظری فعلاً دور از دسترس به نظر برسد، اما همانطور که از شمایل این شماره و تا حدودی شمارۀ قبلی نشریه نیز برمی‌آِید، بناست از این پس بعضاً برای روی جلد نشریه (مانند همین شماره) و همچنین جلدهای داخلی (یا همان صفحات شروع سرویس‌ها) از میان بهترین عکس‌ها و طرح‌های مربوط به این رویدادهای مهم، گزیده‌ای را به صورت یک چیدمان بصری با ذکر مشخصات اثر منتشر شود تا ضمن ایجاد فضای گرافیکی مناسب با نامأنوس بودن خود، در واقع، نوعی یادآوری برای همگی ما باشد تا همیشه مختصات فکری ـ فرهنگی زمانۀ خود را پیش چشم داشته باشیم. البته ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که در عموم موارد این عکس‌ها ارتباط موضوعی با مضامین یا حتی عنوان سرویس خود نداشته و مبنا را بر رعایت امور گرافیکی صرف قرار خواهد داد. مخاطبان گرامی در این راستا می‌توانند ایده‌ها، نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را برای ما ارسال فرمایند.